چرا کاهش قیمت نفت همیشه خبر خوبی نیست؟

چندی پیش، کاهش قیمت نفت در ایالات متحده به طور گسترده مورد استقبال قرار گرفت. بنزین ارزانتر به معنای درآمد قابل تصرف بیشتر برای مصرفکنندگان، هزینههای حمل و نقل کمتر برای مشاغل و رونق بخشهایی بود که به نفت به عنوان یک نهاده متکی بودند. اما در سال ۲۰۲۵، این دیدگاه سادهانگارانه دیگر معتبر نیست. معادله اقتصادی به طرز چشمگیری تغییر کرده است.
از واردکننده خالص به صادرکننده خالص
در سال ۲۰۰۵، ایالات متحده روزانه ۱۲.۵ میلیون بشکه نفت و محصولات نهایی وارد میکرد. در آن زمان، کاهش قیمت نفت به صرفهجوییهای عمده در هزینههای واردات ما منجر شد. مزایای خالص آن برای اقتصاد واضح بود. اما در سال ۲۰۲۵، تصویر برعکس میشود. به لطف رونق فرکینگ، ایالات متحده صادرکننده خالص حدود ۲.۳ میلیون بشکه در روز نفت و محصولات پالایششده است. وقتی قیمت نفت کاهش مییابد، ایالات متحده اکنون بیشتر از آنچه در واردات صرفهجویی میکند، در صادرات ضرر میکند.
این بدان معناست که کاهش قیمت نفت امروز در واقع کسری تجاری ایالات متحده را بدتر میکند – همان چیزی که ظاهراً از تعرفهها برای رفع آن استفاده میشود. طنز ماجرا اینجاست که برخی از پر سر و صداترین طرفداران تعرفهها – که استدلال میکنند عدم تعادل تجاری ما را برطرف میکنند – نیز از کاهش قیمت نفت حمایت میکنند. آنها از روندی که قدرت صادرات ما را تضعیف میکند و کسری را افزایش میدهد، حمایت میکنند.
به سیگنال نگاه کنید، نه فقط به قیمت
همچنین بررسی دلیل کاهش قیمت نفت بسیار مهم است. قیمتها زمانی کاهش مییابند که عرضه افزایش یابد، تقاضا کاهش یابد یا بازارها پیشبینی کنند که با مشکل اقتصادی مواجه شوند. در سال ۲۰۲۰، قیمت نفت به طرز مشهوری سقوط کرد – حتی برای مدت کوتاهی منفی شد – نه به این دلیل که اقتصاد در حال رونق بود، بلکه به این دلیل که همهگیری کووید-۱۹ باعث تعطیلی جهانی شده بود. آن سقوط قیمت، منادی درد عمیق اقتصادی بود.
به امروز برگردیم: قیمت نفت دوباره در حال کاهش است، نه به این دلیل که ما در انرژی ارزان شنا میکنیم، بلکه به این دلیل که احساسات بازار به سمت احتمال رکود اقتصادی در حال تغییر است. این خبر خوبی نیست – این یک علامت هشدار دهنده چشمک زن است.
اگر شرایط اقتصادی بدتر شود، سرمایهگذاری در زیرساختهای انرژی و تولید جدید کند خواهد شد. همان افرادی که شعار «حفاری، عزیزم، حفاری» سر میدهند، ممکن است از خود بپرسند که چرا دکلها بیکار شدهاند، هزینههای سرمایهای کاهش یافته و مشاغل کاهش یافتهاند. وقتی قیمتها به زیر آستانه سودآوری میرسند، تولیدکنندگان عقبنشینی میکنند – و این اثرات موجی در سراسر اقتصاد گستردهتر دارد.
انرژی ستون اقتصاد ایالات متحده است
در حالی که مصرفکنندگان از قیمت پایینتر بنزین در پمپ بنزین سود میبرند، درک این نکته مهم است که بخش انرژی اکنون محرک اصلی اقتصاد ایالات متحده است. این بخش از میلیونها شغل پشتیبانی میکند، اقتصاد کل ایالتها را تقویت میکند و سهم عمدهای در تولید ناخالص داخلی دارد. وقتی قیمت نفت به شدت کاهش مییابد، درآمدهای مالیاتی کاهش مییابد، اشتغال کاهش مییابد و درآمد شرکتها در این بخش آسیب میبیند.
بله، بخشهای خاصی – مانند حمل و نقل و برخی از تولیدکنندگان – ممکن است از هزینههای ورودی پایینتر بهرهمند شوند. اما تأثیر خالص آن بر اقتصاد ایالات متحده دیگر به طور مستقیم مثبت نیست.
منبع: oilprice