به گزارش کانگورو به نقل از دنیای اقتصاد، در دهه گذشته علاوه بر حال ناخوش متغیرهای پیدا نظیر نرخ تورم و نرخ ارز. آلارم سرمایهگذاری بهعنوان متغیر پنهان و راهبردی اقتصاد ایران. به صدا درآمده است. با توجه به فرصت ویژه لغو تحریمها در سال آینده. چگونه میتوان وضعیت متغیرهای کلیدی را تغییر داد؟ ویژهنامه تحلیلی «دنیایاقتصاد» و «تجارتفردا» با حضور اقتصاددانان و صاحبنظران. به این پرسش مهم اقتصاد ایران پاسخ دادهاست. صاحبنظران اقتصادی، دهه ۹۰ را با عناوینی نظیر «دهه تلاطم».«دهه از دسترفته». « دهه انحراف سرمایهگذاری». «دهه نااطمینانی» و «دهه ابهام» معرفی میکنند.
دههای که هم از نظر متغیرهای پیدا و هم از نظر متغیرهای پنهان. در شرایط مطلوبی قرار نداشت. اما چگونه میتوان در سال آینده سیاستگذاری کرد. که شرایط دو گروه متغیر بهبود یابد؟ به اعتقاد کارشناسان، در صورت توافق احتمالا دو وضعیت پیشروی اقتصاد قرار میگیرد. وضعیت اول این است. که تصمیمگیرنده. منابع جدید را به سمت سرمایهگذاری سوق میدهد. و وضعیت دوم این است. که منابع به سمت واردات و مصرف هدایت میشود. اگر قرار است بخشی از منابع برای سرمایهگذاری استفاده شود. در حقیقت تصمیمگیرنده برای نسل آینده هم سرمایهگذاری میکند. اما اگر برای تصمیمگیرنده. رضایت نسل فعلی مهم باشد، منابع را به سمت مصرف سوق خواهد داد. پس اینکه منابع به سمت مصرف برود یا برای نسلهای آینده سرمایهگذاری شود. تصمیمی است که سیاستمدار میگیرد. علاوه بر این، سیاستگذار باید در سال آینده به تحولات منطقهای نیز نگاه ویژه داشته باشد. با توافق و لغو تحریمها. میتوان این انتظار را داشت که موقعیت خوبی فراهم شود. اما مهم این است که بتوان از آن استفاده کرد و سود برد.
بدون تردید روابط بینالملل در هر کشوری یکی از ارکان اصلی رشد و توسعه اقتصادی است. اگر مبادلات خارجی و بهطور خاص صادرات کشور در مسیر درست قرار گیرد. و باعث رشد تولید در داخل شود. شرایط مناسب و مطلوب است.
رشد تجارت خارجی موجب رشد خلاقیت، سرمایهگذاری. انتقال فناوری و افزایش تولید در داخل میشود. اقتصاددانان تاکید میکنند. اگر توافق شود. وضعیت اقتصاد ایران در سال آینده بهتر خواهد شد. چون رشد اقتصادی بیشتر میشود. تورم کاهش پیدا میکند و وضعیت تجارت خارجی هم قاعدتا بهتر خواهد شد. اما اینکه این وضعیت خوبی که در سال آینده ایجاد میشود. پایدار خواهد بود یا نه، بستگی به کیفیت سیاستگذاری دارد. جزئیات بیشتر درباره توصیه اقتصاددانان درخصوص بهبود. سیاستگذاری در سال آینده تشریح شده است.
دهه ۹۰ به لحاظ آمارهای اقتصادی، یکی از ناامیدکنندهترین دهههای اخیر بوده است. بخشی از آمارها وضعیت ظاهر و «پیدای» اقتصاد را روایت میکند. که نرخ ارز و تورم نشاندهنده ظاهر اقتصاد است. اما برخی از آمارها، نیز روایتگر وضعیت بخش ناپیدا و «پنهان» اقتصاد هستند. متغیرهایی نظیر رشد سرمایهگذاری که در دهه ۹۰ یک روند نزولی داشته. و در انتهای دهه ۹۰ میزان استهلاک از تشکیل سرمایه سبقت گرفته است. برای عموم مردم، متغیرهای نظیر تورم و ارز از اهمیت بالایی برخوردار است. و همواره مورد رصد قرار میگیرد. اما کارشناسان و اقتصاددانان. علاوه بر توجه به آمارهای بخش پیدای اقتصاد. به متغیرهای پنهان نیز توجه میکنند. روزنامه «دنیایاقتصاد» و نشریه تخصصی «تجارت فردا» در ویژهنامه مشترک پایان سال خود. با بررسی کارشناسی آمارهای یک دهه گذشته. چشمانداز اقتصاد در سالهای آینده را بررسی کردهاند.
همچنین در میزگردهای تخصصی، با حضور اقتصاددانان برجسته «دورنمای اقتصادی ۱۴۰۱» مورد بررسی قرار گرفته است.
دهه تلاطم
اقتصاد ایران در دهه ۹۰، یکی از سختترین شرایط را پشت سرگذاشت. «دنیایاقتصاد» در تاریخ ۱۱ بهمن ماه سال ۱۴۰۰ «تصویر آماری از دهه۹۰ » ارائه کرده بود. با نگاهی به این داشبورد آماری، وضعیت هشدارآمیز تمام آمارها مشخص است. اما اقتصاددانان چه تفسیری از اقتصاد دارند؟ پاسخ به این سوال را میتوان در میزگردهای ویژه نامه امروز جستوجو کرد.
موسی غنینژاد در یکی از میزگردهای تخصصی با عنوان «روزنه امید توافق» در توصیف دهه ۹۰ میگوید: «یکی از مهمترین ویژگی دهه۱۳۹۰ تلاطمهای بسیار شدید. در متغیرهای اقتصاد کلان یعنی تورم و نرخ ارز است. که در سالهای پایانی دهه و با خروج آمریکا از برجام با انتظارات بدبینانه مصادف شد.
به نتیجه رسیدن برجام در سال۹۵ باعث تعدیل انتظارات و خوشبینی نسبت به آینده شد. که هم رشد اقتصادی را بالا برد و هم تورم را پایین آورد. اما بعد از خروج آمریکا از برجام، این دوره خوشبینی کوتاهمدت به پایان رسید. و مجددا بیثباتی حاکم و باعث شد ویژگی مهم این دهه را همان تلاطمهای بسیار شدید در اقتصاد کلان بدانیم. در حالی که این وضعیت در اقتصاد برای عموم فعالان اقتصادی بدتر از زهر هلاهل است». او درخصوص عدمپیشبینیپذیری برای فعالان اقتصادی معتقد است: «فعالان اقتصادی نمیتوانند حتی آینده کوتاهمدت اقتصاد را پیشبینی کنند و در نتیجه سرمایهگذاری کاهش مییابد. به همین دلیل است که سرمایهگذاری و انباشت سرمایه در این دهه بسیار پایین آمده و حتی به روایتی منفی شده است. به طور کلی در این دهه وجود این وضعیت ناپایدار و عدمتعادلها و تلاطمها در اقتصاد روی فعالیتهای اقتصادی بسیار تاثیرگذار بوده است».
دهه از دست رفته
مسعود نیلی، اقتصاددان در یک گفتوگوی تخصصی، به دو متغیر پیدا و پنهان اشاره میکند. او معتقد است: «دستهای از متغیرهای اقتصاد کلان نسبت به تحولات خیلی سریع واکنش نشان میدهند. و حتی ممکن است واکنش آنها شدیدتر از چیزی باشد. که در واقعیت اقتصاد رخ داده است. این دسته از متغیرها توجه بیشتری را به خود جلب میکنند. و هیچکس نمیتواند نسبت به تحولات آنها بیتفاوت باشد. مثل تورم که آزاردهندهترین متغیر اقتصاد کلان است. همچنین نرخ ارز که هم سریع جلب توجه میکند و هم اثرگذاری ملموسی بر زندگی مردم دارد. دسته دیگری از متغیرها هستند. که به نوعی دور از چشم و در عمق اقتصاد قرار دارند و قابل مشاهده نیستند.
این دسته از متغیرها آرام و به تدریج تغییر میکنند. و به همان مقداری که در عمق پنهان شدهاند. به ریشه نزدیکتر هستند» .
او برای فهم این موضوع به یک مثال اشاره میکند: «گیاهی را در نظر بگیرید که قسمت بیرون از خاک آن، به ظاهر برگ و حتی گل دارد. اما ممکن است ریشه گیاه در شرایط مطلوبی نباشد. و گیاه در حال خشک شدن باشد. نکته مهم این است که آثار وضعیت نامطلوب ریشه. با تاخیر زمانی به قسمتهای بیرونی گیاه منتقل میشود. و قاعدتا دیرتر به چشم میآید. متغیری که در عمق اقتصاد قرار دارد. و به تدریج تغییر میکند. و به ریشه هم نزدیکی بیشتری دارد. موضوع سرمایهگذاری است. اینکه چرا سرمایهگذاری یک متغیر نگرانکننده است. به این برمیگردد که اقتصاد ایران در یک دهه گذشته به صورت مستمر با رشد منفی سرمایهگذاری مواجه بوده است».
نیلی پس از ارائه این مثال، توضیح میدهد که چرا فقر فراگیر در کمین اقتصاد قرار گرفته. او معتقد است: «این دهه را دهه ازدسترفته مینامند به این دلیل که خروجی رشد منفی سرمایهگذاری. فقر بیشتر مردم بوده است. اما موضوع این است که در یک دهه گذشته. شاهد تنزل و تخریب هر دو دسته از متغیرهای آشکار و پنهان اقتصاد ایران بودهایم. یعنی هم شاهد اضمحلال متغیرهایی مثل نرخ ارز و تورم بودهایم. و هم متغیرهای پنهان اقتصاد ایران درگیر مشکلات زیادی بودهاند. بحرانهای بزرگ ارزی و تورمهای سنگین و کاهش مستمر سرمایهگذاری. مصداقهای این وضعیت نگرانکننده هستند. نگرانی کوتاهمدت ما تورم است. اما در میانمدت و همزمان با آغاز دهه جدید. بحث سرمایهگذاری مهم است. و حاصل جمع این دو نگرانی میشود .«فقر فراگیر» که در کمین جامعه ایران نشسته است و اگر در این دام گرفتار شویم. بیرون آمدن از آن آسان نخواهد بود».