«افول» مفهوم پیچیده و مزورانهای است. این اصطلاح ما را به فکر کشوری میاندازد که مانند یک سنگ در حال سقوط است. کشوری که قدرت و تواناییهایش تمام و کمال در مسیر زوال قرار گرفته است. اما یک کشور میتواند در برابر دشمنی که به سرعت در حال رشد است. در [وضعیت] افول نسبی قرار گیرد، حتی اگر قدرت خودش همچنان در حال افزایش باشد.
چنین کشوری میتواند در برخی زمینهها، مانند قدرت نظامی، به سمت جلو حرکت کند. حتی اگر قدرت اقتصادی زیربناییاش در شُرف پژمردن باشد. افول همیشه یک کشور را بهسوی کاستن از اهدافش سوق نمیدهد. احساس اضطراری که ایجاد میکند میتواند باعث شود تا قدرتهای جاهطلب آنچه را که میتوانند. قبل از اتمام زمان بهدست آورند.
«هال برندز» استاد مسائل جهان در دانشکده مطالعات بینالمللی پیشرفته دانشگاه جان هاپکینز. در مقاله ۱۴آوریل۲۰۲۲ در مجله فارنپالیسی نوشت: «شی جین پینگ» در چین در حال آموزاندن درسهایی از «ظرافتهای افول» به جهان است. چین از زمان شروع اصلاحات اقتصادیاش در دهه۱۹۷۰. مدتهای مدید پیشبینیها درباره سقوط یا فروپاشیاش را به چالش کشیده است. رشد چشمگیر چین، دیدگاههای غالب درباره منابع موفقیت ملی در دنیای مدرن را به چالش کشید. اژدهای زرد
از جهاتی، چین همچنان در حال پیشروی است و قدرت نظامیاش هرسال بیشتر میشود. هنگامیکه «شی» اعلام میکند که «شرق در حال ظهور و غرب در حال افول است».
او این حس را منتقل میکند که چین کشوری در مسیر ساختهشدن و سر برآوردن است.
بااینحال، قدرت نظامی اغلب یک شاخص تاخیری از مسیر حرکت یک کشور است: تبدیل پول به قدرت نظامی زمان میبرد. و تجمیع عظیم [چنین نیرویی] اغلب حتی پس از اینکه ثروت اقتصادی یک کشور شروع به افزایش میکند، ادامه مییابد. امروز، به دلایلی از جمله فاجعه جمعیتی و اثرات ماندگار همهگیری کووید. چین با پایان رشد اقتصادی خیرهکننده مواجه است. که این امکان را برای «شی» به وجود آورده است. که «جوانسازی بزرگ ملت چین» را به جریان اندازد. اژدهای زرد
چینِ دهه۲۰۲۰ کشوری خواهد بود که با از بین رفتن پویایی اقتصادیاش، تواناییهای قهری آن ترسناکتر از همیشه است.
این میتواند بدترین ترکیب ممکن برای جهان باشد. هر کشوری که ظهورش بهاندازه عظمت ظهور چین باشد. ناگزیر است که برخی از «پیام آوران زوال» را در این راه به مضحکه بگیرد. در دهههای اخیر، پکن به تکرار کسانی را که پیشبینی میکردند. این کشور به دیوار برخواهد خورد و متوقف خواهد شد، گیج کرده است. پس از مرگ «مائوتسه تونگ» برخی از ناظران غربی تردید داشتند که چین – کشوری که دیپلمات آمریکایی «جورج کنان» روزگاری آن را گداخانه بزرگ» مینامید. اژدهای زرد
بتواند سیاستهای لازم برای رشد پایدار را کنار هم بگذارد. پس از کشتار میدان «تیانآنمن» در سال ۱۹۸۹. این مساله اسباب تعجب بود که آیا سرکوب سیاسی برخاسته از آن. موجب بند آمدن نفس رونق کشور میشود یا خیر؟ در اوایل دهه ۲۰۰۰، دانشمندان علوم اجتماعی و مقامات ایالاتمتحده پیشبینی کردند. که چین میتواند یا ثروتمند یا مستبد باشد اما نه هر دو. چند تحلیلگر برجسته با اعلام فروپاشی چین برای خود شغلی دستوپا کردند.
این فروپاشی هنوز اتفاق نیفتاده است. از سال ۱۹۷۸ تا شروع بحران مالی جهانی در سه دهه بعد، تولید ناخالص داخلی دلاری چین ۱۷برابر شد. بدون اینکه حزب کمونیست چین (CCP) کنترل خود را از دست بدهد. این رشد باعث شد که چندین دهه افزایش قدرت نظامی و نفوذ اقتصادی گسترده چین، این کشور را به نیرویی هراسناک در صحنه جهانی تبدیل سازد.
همانطور که «مایکل بکلی» از دانشگاه تافتس و من در کتاب آینده خودمان به نام «منطقه خطر: درگیری آینده با چین» استدلال میکنیم. این معجزه اقتصادی مستلزم «خوششانسی» و «سیاست خوب» بود. به نظر میرسید چین در دهههای ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰ به انباشت جمعیتی دستیافته است.
ترکیب نامحتمل جنگ و قحطی در دهههای ۱۹۳۰ و ۱۹۴۰. دوره افزایش زادوولد با تامین مالی رژیم پس از به دستگیری قدرت از سوی حزب کمونیست و سپس نهادینه شدن سیاست تکفرزندی در سال ۱۹۸۰، کشور را با جمعیت عظیمی در سن کار مواجه کرد. که با تعداد زیادی از جوانان یا پیران وابسته، رها از همهچیز بودند.
چین از نظر غذا، آب و سایر منابع تقریبا خودکفا بود و زمانبندی تصادفی برای شروع اصلاحات خود را داشت. زیرا جهانیشدن بیشازحد پیش رفت و ادغام این کشور در زنجیرههای تامین پیچیده را آسانتر کرد و در نتیجه چین را به کارگاه جهانی تبدیل کرد.اژدهای زرد
سیاستهای خوب نیز بسیار مهم بود. حکومت «تکنفره» مائو و بیسوادی اقتصادی او. چین را به فجایع زنجیرهای و خودساخته محکوم کرده بود. بهمحض مرگ مائو، دنگ شیائوپینگ و جانشینانش بهسوی «اقتصاد بازاری سوسیالیستی» حرکت کردند. آنها درهای چین را به روی تجارت و سرمایهگذاری باز کردند. سیستمهای مالیاتی و نظارتی را اصلاح و بازبینی کردند. شرکتهای دولتی متورم را کوچک کردند و تجارت خصوصی را تشویق کردند.